- زبان: انگلیسی
مستندی از دنیل رادکلیف و بدلکارش دیوید هولمز که دوستی نزدیکشان دچار حادثه ای می شود که زندگی را تغییر می دهد.
از پلیرهایی که در بخش آموزش سایت گذاشته شده استفاده کنید
اگر مشکلی در اشتراک دارید از طریق ارتباط با ما با پشتیبانی در میان بگذارید تا سریع حل شود.
نام مستند درخواستی خود را بفرمایید تا قرار گیرد.
بله . از تمام دنیا بدون هیچ محدودیتی میتوانید دانلود کنید
دوست داشتم که این شانس را داشتیم که بخشی از فیلمهایی را ببینیم که قبلاً هرگز ندیده بودیم، هرچند که اصلاً بخش خوشحال کنندهای نیست. این یک مستند بسیار احساسی برای من بود، زیرا من از طرفداران سرسخت مجموعه هری پاتر هستم. سخت بود که در کل داستان اشک نریزم. دنیل رادکلیف انسان بزرگی است و این نشان دهنده شفقت و همدلی او با همه است. او حتی پس از آن همه شهرتی که به دست آورد، بسیار متواضع ماند. دیوید هولمز روحیه قوی بالایی دارد، حتی در سنین پایین او بسیار الهام بخش بود و همیشه نسبت به همه چیز در زندگی خود نگرش مثبت داشت.
این مستند خیلی به من انگیزه داد. امیدوارم این دو “پسر” بهترین زندگی را داشته باشند.
آیا زیر یک ستاره خوش شانس به دنیا نیامدهام، یک واقعیت ساده این است که من پیرمرد بداخلاق یک سفر شهادت نیز به کوه شکسته انجام دادم، اگرچه به اندازه کافی خوش شانس بودم که سیم تلفن را که سیگنالهای A-B را ارسال میکند نشکنم، بنابراین ممکن است زیر آن زندگی کنم. یک سیستم دو ستاره خوش شانس نادر که مرا تا آخر عمر از فلج T2 دور نگه داشت… پس دیوید می توانم قبول کنم که جهنم درد ناشی از آسیب ستون فقرات طاقت فرسا است، طلسمی که ترجیح می دهی برای افرادی که از آنها متنفری بیاندازی بیشتر در زندگی
همچنین به یاد داشته باشید که به هر حال جراحات خود را دریافت کرده اید، این بدان معنا نیست که باید اجازه دهید خود را از دردی که ایجاد می کند خورده کنید، باعث درد می شوید که جام مقدس ترمیم نیست. بنابراین همانطور که یکی از رادیو D. J یک بار گفت: “فقط آن را بخور، فقط آن را بزن”، که سال ها پس از رویدادهای “فاجعه آمیز” من به من پاداش ماندگاری داد.
من یک پرستار پزشکی هستم و کارهای توانبخشی زیادی را دیده ام که به دلیل سوگندهای ضد دارویی بد شده است، بنابراین به همراه کادر پزشکی خود به خود فرصت دهید، ممکن است گزینه های زندگی شما را تغییر دهد…
داستانی تلخ و شیرین در مورد بدلکاری که یک «شات» (به زبان من hekseskudd) در گردن خود داشت و فقط یادآوری دیگری که ممکن است یک انسان چقدر ضعیف باشد.