- زبان: انگلیسی
- نویسنده: Jonathan Ignatius Green, Weston Currie
در این مستند جنایت واقعی، سه نفر از بازار رمزارزها بازی میکنند و از این بازار آزاد برای کلاهبرداری میلیونها دلار از سرمایهگذاران بهره میبرند و سبک زندگی گرانقیمت خود را تأمین میکنند
از پلیرهایی که در بخش آموزش سایت گذاشته شده استفاده کنید
اگر مشکلی در اشتراک دارید از طریق ارتباط با ما با پشتیبانی در میان بگذارید تا سریع حل شود.
نام مستند درخواستی خود را بفرمایید تا قرار گیرد.
بله . از تمام دنیا بدون هیچ محدودیتی میتوانید دانلود کنید
مستند خوبی بود، اما واقعاً عصبانیکننده بود. امیدوارم قاضی که تصمیم به محکومیت ری تی به هیچ مدت زندانی نگرفت، این مستند را تماشا کند و هر گونه حس شرم یا پشیمانی را تجربه کند. چه دلیلی این تصمیم را داشت؟ این به طور کلی باعث میشود که تمام سیستم قضائی غیرقابل اعتماد به نظر بیاید.
ری تی بیشک یک نارسیست بود، در محیطی سوسیوپاتیک بزرگ شد (منظورم در انتها رفتار مادرش به وضوح این مسئله را نشان میدهد)، پس عجیب نیست که چرا اون شکلی شده است. اما واقعاً ناراحتکننده است که حالا او میتواند از تمام پولی که دزدیده بود لذت ببرد، فقط به خاطر همکاریاش.
واقعاً حیرتانگیز است که قاضی نتوانست این تصمیم را به عنوان یک تصمیم کاملاً اشتباه، غیراخلاقی و بد تفکر شده بداند تا او را به هیچ زمانی محکوم نکند. دیوانهوار.
مردم از تحلیل روانی شخصیت مخالف در این مستند لذت خواهند برد – به نادرستی چنین روشن و واضح در دل ذهن یک کلاهبردار بیاحساس ندیدهایم. ری تراپانی همچنین یک نمونه نمادین از آن دسته افراد است که توانایی دارند دیگران را بدون احساس هیچ گونه ارتباطی گول بزنند. (جالب است که در دنیای ارزهای رمزی، تعدادی از این نوع افراد به طور بیشتری حاضرند به وجدانخود آسیب برسانند.) جذاب است که یک مثال زشت از انسانیت را برای خودمان بشنویم. او به گونهای از انسانیت جدا شدهاست که به نحوی فکر میکرد خوب است به دنیا نشان دهد چقدر زباله است. این مستند ارزش تماشا را به خاطر این دارد که این وضعیت را ببینیم.
این مستند نشاندهنده افرادی است، به خصوص شخصیت اصلی که به نامش واقف نیستم واقعاً مهم نیست، که با لبخندی در لبان در مورد روش های بیرحمانه و حریصانهاش در تخریب دیگران صحبت میکنند… همانطور که ری تراپانی میگوید: “منظورم این بود که یکی از آقایون بود که سعی داشت به سنترا (Centra) سرمایهگذاری کند، و بعد به من رمز عبور کل حساب رمزارز خود را داد. او میخواست که رمز ارسال سنتراکوینها را به من بدهد… ولی به جای آن، رمز عبورش را به من داد.
و من در همان لحظه گفتم: ‘وای، این آدم فقط رمز عبورش را به من داد. وارد حساب شدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم. من قبلاً میلیونها داشتم… حالا مثل 100،000 دلار در حسابش هست… اینجا چکار کنم؟!’ و بعد همه را به حساب خودم منتقل کردم…”
این نقل قول خود به تنهایی همه چیز را درباره شخصیتهای نشان داده شده میگوید… ببینید، باید مردمی را ببینید که با لبخند سرد و افتخارآمیز در حین گفتگو اینگونه حرفها را میزنند…