- زبان: مایا، اسپانیایی، انگلیسی
- نویسنده: Daniel Northcott
دنیل نورثکات در ۷ سالگی وقتی دوربین فیلمبرداری پدرش را گرفت شروع به مستندسازی محیط اطرافش کرد. او از خانواده و دوستانش فیلم گرفت و سپس به سفر رفت و لحظات معناداری را با افراد و مکانهای جدید ثبت کرد.
از پلیرهایی که در بخش آموزش سایت گذاشته شده استفاده کنید
اگر مشکلی در اشتراک دارید از طریق ارتباط با ما با پشتیبانی در میان بگذارید تا سریع حل شود.
نام مستند درخواستی خود را بفرمایید تا قرار گیرد.
بله . از تمام دنیا بدون هیچ محدودیتی میتوانید دانلود کنید
آره!
چنین فیلمی که زندگی را تایید می کند. در مورد آنچه واقعاً مهم است. عشق، سفر، طبیعت، خانواده، دوستان، مردم، زیبایی زندگی، هنر و بیان. این همچنین در مورد از دست دادن، کارما و پذیرش است.
با توجه به اینکه مردم این روزها بخش اعظم زندگی خود را به صورت ویدئویی مستند می کنند، باعث ایجاد مستندهای درخشانی می شود.
لطفا این فیلم را ببینید. بسیار نادر است که با فیلمی روبرو شوید که به طور همزمان زیبایی خام زندگی را به تصویر می کشد و باعث می شود برای همه کسانی که از دست داده اید سوگوار شوید. من برادرم را یازده سال پیش از دست دادم و دانیل از شدت غم اشک می ریخت. و من از دست دادن مادربزرگش توسط دانیل به چیزی که گمان می کنم زوال عقل بود مربوط کردم.
دانیل همچنین باعث شد به پسرم فکر کنم که به طرز وحشتناکی در مرحله افسردگی، ناامیدی و سرکشی است. حداقل امیدوارم فاز باشه او واقعاً درد دارد و من نمی توانم کاری انجام دهم. از این متنفرم. از نظر جسمی دردناک است که می بینید فرزندتان این همه درد دارد. و برای انجام هیچ یک از دلداریهایی که یک مادر انجام میدهد، احساس قدرت نکند، بهویژه به عنوان کسی که عشق را از طریق لمس نشان میدهد. کاش پسرم می توانست این مستند را ببیند. او نیاز به تزریق نیروی زندگی و نشان دادن لطف دارد که هم دانیل شخص و هم دانیل فیلم است (تا حدی به لطف خواهر مهربانش که تهیه کننده است). از زمانی که آنتونی بوردین درگذشت، من آنقدر الهامبخش نبودم و تحت تأثیر قرار نگرفتم.
این بهترین فیلمی است که تا به حال ساخته شده است، دن، اگر داری این را از سراسر غیرممکن می خوانی: ای کاش تو را می شناختم و تمام عشقی که لیاقتش را داشتی به تو می دادم، تو یک جنتلمن بودی، یک برادر واقعی، پسر، دوست، همه جدا از همه چیز، تو انسان زیبایی بودی. دن، من انواع و اقسام فیلمها را دیدهام، بیش از هزار تای آنها، هرگز خودم را تا این حد به فیلمی مثل فیلم تو متصل نکردهام. فکر نمی کنم کلماتی در فرهنگ لغت وجود داشته باشد که حضور شما را تعریف کند. طبیعت شما را انتخاب کرد تا زیبایی بینظیر خود را به دنیا نشان دهد. تو دوست داشتنی بودی و همیشه خواهی بود، این را تا آخر عمر به یاد خواهم داشت.
این یک فیلم واقعا خاص بود، موزاییکی از خاطرات که کاملاً به هم تنیده شده بودند. با هزاران ساعت فیلم از زندگی دانیل برای کار کردن، این میتوانست به راحتی یک فیلم پر از باد باشد، فیلمی که میتوانست نگاهی طولانی و (بهطور قابلدرک) ممتنع به یک مرد جوان، توسط خانواده، برای خانواده باشد. در عوض، ما یک پتوی لحافی می گیریم که نه خیلی سنگین است و نه موادش کم است.
مهم نیست به چه چیزی اعتقاد دارید، این فیلم شما را به این فکر میاندازد که اگر چه میشد. اگر چیزهای گمشده پیدا می شد چه؟ اگر به اشتباه حذف شده جایگزین شود چه؟ چه می شد اگر نگهبانان باستانی غار مردگان هرگز اسباب بازی خود را گم نمی کردند؟ چه می شد اگر به این راحتی خدایان قدیمی را کنار نمی گذاشتیم؟ ما به نفرین های احمقانه و خرافات دنیای قدیمی اعتقادی نداریم، اما داستان دانیل پایه و اساس آن باورها (غیر) را می خورد.
اما برای صحبت از نفرین ها و پایان های زودهنگام، ما با یک احساس عمیق از تحسین یک زندگی خوب باقی مانده ایم. این فیلم همیشه درباره زندگی بود و در پایان نمی توانم فکر نکنم که مستند زندگی خودش را دارد. به ندرت مردم می توانند داستان زندگی خود را تا این حد کامل تعریف کنند. در اینجا، دانیل و خانوادهاش میتوانند داستان او را به بهترین شکلی که میشود تعریف کنند.
دنیل مرا با احساسات طولانی ترک کرده است. احساسات کار زندگی او پیچیده است، اما در پایان آن به یک چیز مطمئن هستم: برای دانیل متاسف نخواهم شد.